معنی آمرزیده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آمرزیده. [م ُ دَ / دِ] (ن مف) مغفور. مرحوم. مَعْفُوّ. شادروان. مُغتفر. بخشوده: پدرآمرزیده.

فرهنگ معین

(مُ دِ) (ص مف.) مرحوم، شادروان.

فرهنگ عمید

بخشوده، کسی که خداوند گناهان او را بخشوده باشد،

مترادف و متضاد زبان فارسی

بخشوده، شادروان، مرحوم، مغفور

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) مغفور مرحوم شادروان بخشوده.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر