معنی آلش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
آلش. [ل ِ] (اِ) نبع. بشجیر. نام درختی است جنگلی و چوب آن در نجاری بکار است و در قدیم از آن کمان کردندی.
آلش. [ل ِ] (ترکی، اِمص) تبدیل. تعویض.
آلش. [ل ِ] (اِخ) نام شهری به اندُلس.
(لِ) (اِ.) راش.
راش٢
عوضوبدل، تعویض، تبدیل، مبادله،
دادوستد
داد و ستد مبادله تعویض
جفت رحم پس از زایمان
واحد اندازه گیری از آرنج تا سرانگشتان
ترکی داد و ستد