معنی آلاخون والاخون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(عا.) دربه در، بی خانمان، سرگردان، بی پناه. [خوانش: (ص مر.)]

فرهنگ عمید

آواره، بی‌خانمان، بی‌سروسامان، دربه‌در،
* آلاخون‌والاخون شدن: (مصدر لازم) بی‌خانمان و دربه‌در شدن، بی‌سروسامان شدن،

حل جدول

آواره

کنایه از بی خانمان

آواره، سرگردان

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

درب هدر

فرهنگ فارسی هوشیار

ترکی در به در بی خانمان (مصدر) از خانمان خود دورافتادن بی سر و سامان گردیدن در بدر شدن. دربدری

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر