معنی آفرینگان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آفرینگان. [ف َ] (اِ) رجوع به آفرنگان شود.

فرهنگ معین

(فَ) [په.] (اِمر.) برخی از نمازهای زردشتیان که در جشن ها و مواقع مختلف به جای آورده می شود.

فرهنگ عمید

در آیین زردشتی، نمازی که در بعضی اوقات، به‌ویژه در جشن‌ها می‌خوانند،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) یک عده از نمازهای زردشتیان که در طی سال در جشنها و مواقع مختلف بجای آورده میشود. چهار عدد آنها را که مهمترین آفرینگان بشمار میروند باین ترتیب ضبط کرده اند: آفرینگان دهمان (مقدسان) آفرینگان گاتها آفرینگان گهنبار آفرینگان رپیپوین.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر