معنی آفرنگان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
آفرنگان. [ف َ رِ] (اِ) نام نسکی از بیست ویک نسک کتاب زند. (برهان):
از اطاعت با پدر زردشت پیر
خود به نسک آفرنگان گفته است.
لبیبی.
اصل این کلمه آفرینگان است.
آفرینگان: از اطاعت با پدر زردشت پیر / خود به نسک آفرنگان گفته است (لبیبی: شاعران بیدیوان: ۴۷۸)،
(اسم) یک عده از نمازهای زردشتیان که در طی سال در جشنها و مواقع مختلف بجای آورده میشود. چهار عدد آنها را که مهمترین آفرینگان بشمار میروند باین ترتیب ضبط کرده اند: آفرینگان دهمان (مقدسان) آفرینگان گاتها آفرینگان گهنبار آفرینگان رپیپوین.