معنی آفتاب گردک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آفتاب گردک. [گ َ دَ] (اِ مرکب) حرباء. آفتاب پرست. بوقلمون. || گل آفتاب پرست. || خبازی. پنیرک.

فرهنگ معین

(گَ دَ) (اِمر.) نک آفتاب پرست.

فرهنگ عمید

آفتاب‌پرست
گل‌ آفتاب‌گردان،

حل جدول

ورتاج

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) حربا بوقلمون آفتاب پرست آفتاب گردان آفتاب گردش، آفتاب پزست، آذریون آفتاب پرست، پنیرک خبازی آفتاب پرست

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر