معنی آفتاب مهتاب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آفتاب مهتاب. [م َ] (اِ مرکب) قسمی از آتش بازی که نور آن گاه سوختن بچند رنگ زند.

فرهنگ معین

نوعی وسیله آتش بازی که به هنگام سوختن به چند رنگ درمی آید، یکی از فنون کُشتی، پُشتَک وارو زدن. [خوانش: (مَ) (اِمر.)]

فرهنگ عمید

نوعی آتش‌بازی که هنگام سوختن به چند رنگ درمی‌آید،
(ورزش) در کشتی، از فنون کشتی‌گیری،
(ورزش) نوعی وارو هنگام پریدن در آب و یا در ژیمناستیک،
نوعی بازی کودکان که در آن دو نفر پشت در پشت هم بازوها را حلقه می‌کنند و به نوبت شعر خوانده و همدیگر را بلند می‌کنند،

فرهنگ فارسی هوشیار

نوعی آتش بازی که در موقع سوختن به رنگهای مختلف در میاید

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر