معنی آشتی کنان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آشتی کنان. [ک ُ] (اِمص مرکب) عمل آشتی کردن. احتفال برای آشتی دادن و آشتی کردن.

فرهنگ معین

عمل آشتی کردن، مجلسی که برای آشتی کردن و آشتی دادن ترتیب دهند. [خوانش: (کُ) (ص فا. اِ.)]

فرهنگ عمید

عمل آشتی کردن،
(اسم، اسم مصدر) مجلسی که برای آشتی کردن یا آشتی دادن ترتیب دهند،

فرهنگ فارسی هوشیار

عمل آشتی کردن (صفت اسم) عمل آشتی کردن، مجلسی که برای آشتی کردن و آشتی دادن ترتیب دهند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر