معنی آسیب و شیب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
آسیب و شیب. [ب ُ] (اِ مرکب، از اتباع) دلواپسی. اضطراب. تشویش. رنج. تعب:
بلشکرگه خویش بازآمدند
برِ پهلوانان فراز آمدند
همه شب بخواب اندر آسیب و شیب
ز پیکارشان دل شده ناشکیب.
فردوسی.
چنین است گیتی پر آسیب و شیب
پس ِ هر فرازی نهاده نشیب.
فردوسی.
در بعض نسخ شاهنامه بجای آسیب، آشیب ضبط شده، و ظاهراً صحیح هم همان است. و کلمه ٔ آشیب و شیب درصورتی دیگر از شیب و تیب یا شیب و شیب مینماید:
شیب تو با فراز و فرازتو با نشیب
فرزند آدمی بتو اندر به شیب و تیب.
رودکی.
نبوده مرا هیچ با تو عتیب
مرا بیگنه کرده ای شیب و تیب.
عماره.
(اسم) اضطراب تشویش دلواپسی.