معنی آستیاژ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آستیاژ. (اِخ) اَستیاژ. آسپاداس. نام آخرین پادشاه مِدو او را داریوش در 549 ق.م. از پادشاهی خلع کرد. ازدهاک. (دمشقی). آزی دهاک. اژدهاک. اژدها. اژدرها. ده آک. ضحاک. ضحاک ماران. و رجوع به اَستیاژ و آک شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر