معنی آرون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
آرون. [وَ] (اِ) آبکش. ترشی پالا. زازل. رجوع به آردن شود. و ظاهراً یکی از دو صورت مصحف دیگریست.
آرون. (اِ) صفت نیک. خصلت حمیده. خوی خوش:
به آرون او نیست در بوم و رست
جهان را به آرون و آذین بست (کذا).
عنصری.
فرهنگ معین
(اِ.) صفت نیک، خوی خوش.
فرهنگ فارسی هوشیار
صفت نیک، خصلت حمیده
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.