آرام بخش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
آرام بخش. [ب َ] (نف مرکب) مُسَکِّن.
فرهنگ معین
(بَ) (ص فا.) تسکین دهنده، مسکن.
فرهنگ عمید
دارویی که بدون اثر گذاشتن بر روی هوش و حافظۀ افراد باعث تغییر حالت عاطفی فرد و آرامش و تسکین درد او بشود، مُسکن، آرامدهنده، آرامشدهنده، آرامده،
حل جدول
تسکیندهنده
مترادف و متضاد زبان فارسی
آرامشبخش، تسکیندهنده، تسلابخش، قراربخش، مسکن
فرهنگ فارسی هوشیار
مسکن، آرامش دهنده
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.