معنی آدینده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آدینده. [ی َ دَ / دِ] (اِ) قوس قزح:
عَلَم ابر و تندر بود کوس او
کمان آدینده شود ژاله تیر.
رودکی.
و آن راکمان گردون، کمان بهن، کمان رستم، کمان شیطان، آفنداک، شدکیس، سرویسه، تیراژه، صدکیس، آزفنداک، ایرسا، طوق بهار، افنداک و درونه نیز خوانند و عامه آن را قالیچه ٔ فاطمه گویند.

فرهنگ معین

(یَ دِ) (اِ.) آژفنداک، رنگین کمان، قوس قزح.

فرهنگ عمید

رنگین‌کمان: عَلَم ابر و تندر بُوَد کوس او / کمان آدینده شود ژاله تیر (رودکی: ۵۲۳)،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) قوس قزح آژفنداک رنگین کمان.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر