معنی آج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آج. (اِ) آز. خواهش. تمنا. طمع.

حل جدول

برجستگی لاستیک

خواهش و تمنا

دندانه سوهان

کدوتنبل، دندانه سوهان، برجستگی لاستیک

گویش مازندرانی

نوعی قارچ، پوست کندن انار، گردو و پرتقال

نوعی درخت که نام دیگر آن شیرافرا است

فرهنگ فارسی هوشیار

خواهش، تمنا، طمع

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر