معنی آتش رنگ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آتش رنگ. [ت َ رَ] (ص مرکب) سخت سرخ:
هست یکدانه لعل آتش رنگ
بهتراز صدهزار خرمن سنگ.
مکتبی.
- آب آتش رنگ، مجازاً، شراب:
برحذر باش زآب آتش رنگ
که تفش اژدها است، تاب نهنگ.
اوحدی.

فرهنگ عمید

قرمزرنگ: تو دهیّ و تو آری از دل سنگ / آتش لعل و لعل آتش‌رنگ (نظامی۴: ۵۳۸)،

فرهنگ فارسی هوشیار

سخت سرخ، به رنگ سرخ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر