معنی آبونمان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آبونمان. (فرانسوی، اِ) نقدی که در ازاء خریدن ماهیانه یا سالیانه ٔ روزنامه و مانند آن پردازند.

فرهنگ معین

(بُ نِ) [فر.] (اِ.) وجه اشتراک روزنامه، مجله، برق، تلفن و غیره، حق اشتراک (فره).

فرهنگ عمید

حق اشتراک روزنامه، مجله، برق، تلفن، یا جا در تماشاخانه،

حل جدول

اشتراک

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

هم بستانه

مترادف و متضاد زبان فارسی

اشتراک

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی همبستانه (اسم) وجه اشتراک روزنامه مجله برق تلفن و غیره.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر