معنی آبخوست در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آبخوست. [خوَ / خو] (اِ مرکب) آبخو. آبخست.

فرهنگ معین

جزیره، محلی که آب آن را کنده باشد. [خوانش: (خُ) (اِمر.) = آبخست: ]

فرهنگ عمید

جزیره: تنی‌چند از موج دریا برست / رسیدند نزدیکی آبخوست (عنصری: ۳۵۲)،

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ (اسم) جزیره، محلی که آب آن را کنده باشد آبکند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر