معنی آبادان کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) معمور کردن آباد ساختن. 2 زراعت کردن کاشتن، پر کردن ممتلی ساختن، سالم کردن تن درست ساختن، مرفه کردن توانگر ساختن، ما ء مون کردن مصون کردن (راه حاج را آبادان کردند. ) (تاریخ بیهقی) .

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر