معنی نشانه‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Mark, Character, Emblem, Emblematic, Evidence, Expression, Forerunner, Ideogram, Indication, Indicative, Landmark, Manifestation, Marker, Marking, Notation, Note, Semblance, Sign, Suggestion, Suspicion, Symbol, Symptomatic, Target, Token, Trace, Vestige, Whiff, Witness

فارسی به ترکی

amblem

فارسی به عربی

اشاره، برهان، حکایه، رمز، شعار، طالع، علامه، نذیر

فارسی به ایتالیایی

simbolo

segnale

mira

bersaglio

فارسی به آلمانی

Omen [noun], Sakrament [noun], Schild (n), Unterschreiben, Zeichen (n), Markierung (f), Zeichen (n)

پیشنهادات کاربران

نماد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر