ترجمه غرور به انگلیسی

غرور

غرور

  • Cockiness, Conceit, Ego, Egoism, Egotism, Haughtiness, Immodesty, Pride, Scornfulness, Self-Conceit, Self-Esteem, Superciliousness, Vainglory, Vanity, Wind

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی غرور در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • غرور (فرهنگ معین): (مص م.) فریب دادن، (مص ل.) به خود بالیدن، (اِمص.) تکبر، نخوت، فریفتگی.، ~ ملی احساس سربلندی و افتخار نسبت به فرهنگ و توانایی های ملت خویش. [خوانش: (غُ) [ع.]]
  • غرور (لغت نامه دهخدا): غرور. [غ ُ] (ع مص) فریفتن. (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (ترجمان علامه ٔ جرجانی) (مصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (مجمل اللغه). بیهوده امیدوار کردن کسی را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). با لفظ خوردن و شکستن و برآراستن استعمال شود. (از آنندراج). اطماع در آنچه صحیح نبود. || آراستن خطا، چنانکه گمان رود که صواب است. (از ...ادامه مطلب...
  • غرور (فارسی به عربی): طوق، فکر، کبریاء، مغرور، وقاحه، اِدَّعاءٌ
  • غرور (عربی به فارسی): چاپلوسی کردن , تملق گفتن از
  • غرور (فرهنگ عمید): احساس سربلندی و شادمانی به علت کسب موفقیت، احترام و غیره،
    (اسم مصدر) کبر و نخوت، خودبینی،
    (اسم مصدر) [قدیمی] فریفتن، فریب دادن، بیهوده امیدوار کردن کسی،
    (اسم مصدر) [قدیمی] فریب خوردن، به چیزی بیهوده طمع بستن،
    * غرور جوانی: (پزشکی) [مجاز] = جوش * جوش غرور جوانی
    * غرور داشتن: (مصدر لازم ...ادامه مطلب...
  • غرور (فرهنگ واژه‌های فارسی سره): ابرخویشی، باد، برتنی
  • غرور (حل جدول): باد، تکبر، کبر، نب، نخوت
  • غرور (مترادف و متضاد زبان فارسی): تفاخر، تفرعن، تکبر، خودخواهی، خودبزرگ‌بینی، خودپسندی، خودبینی، خودستایی، خویشتن‌بینی، فخر، کبر، منیت، نخوت، جوش،
    (متضاد) خضوع
  • غرور (واژه پیشنهادی): رعنایی
  • غرور (فرهنگ فارسی هوشیار): فریفتن، بیهوده امیدوار کردن کسی را، کبر و نخوت
  • غرور (فرهنگ فارسی آزاد): غُرُوْر، افتخار به شُؤون عَرَضیه و فانیه مثل ثروت و شهرت و مقام و جمال و غیره- بیهوده ها،
  • غرور (فارسی به ایتالیایی): orgoglio