ترجمه رفتار به انگلیسی

رفتار

رفتار

  • Act, Actions, Behavior, Behaviour, Comportment, Conduct, Dealing, Demeanor, Deportment, Manner, Treatment, Way

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی رفتار در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • رفتار (فرهنگ معین): روش، طرز حرکت، سلوک. [خوانش: (رَ) (اِمص.)]
  • رفتار (لغت نامه دهخدا): رفتار. [رَ] (اِمص) سلوک. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). حاصل بالمصدر رفتن. و مستانه، شتاب آلود از صفات، و موج از تشبیهات اوست و با لفظکردن مستعمل. (آنندراج). معاملت. معامله. سلوک: خوش رفتاری، حسن سلوک. (یادداشت مؤلف): غالباً نشانه و نمونه ٔ وضع رفتار و عمر شخصی یا قصد از طبیعت روحانی و روش و نسبتهای او می باشد علی ...ادامه مطلب...
  • رفتار (فارسی به عربی): اسلوب، بادره، تصرف، سلوک، صله، ماثره، معالجه
  • رفتار (فرهنگ عمید): واکنش‌های انسان یا حیوان به محرک‌های خارجی، طرز عمل،
    [قدیمی] رفتن،
    [قدیمی] خرامیدن، با ناز راه رفتن،
  • رفتار‬ (فارسی به ترکی): davranış, tavır
  • رفتار (حل جدول): منش، کردار
  • رفتار (مترادف و متضاد زبان فارسی): اقدام، حرکت، سلوک، سیره، صفت، عمل، فعل، کردار، کنش، روش، سبک، سلوک، روال، سیر، طریقه، مشی، هنجار
  • رفتار (واژه پیشنهادی): سلوک
  • رفتار (فرهنگ فارسی هوشیار): سلوک، معامله، خوش رفتاری کردن
  • رفتار (فارسی به ایتالیایی): mossa