ترجمه بیشینه‌ به انگلیسی

بیشینه‌

بیشینه‌

  • Extreme, Extremity, High-Water Mark, Majority, Maximal, Maximum, Utmost, Outside, Peak, Top

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی بیشینه‌ در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • بیشینه (فرهنگ معین): (بِ نِ یا نَ) (ص نسب. اِمر.) بیشترین مقدار ممکن.
  • بیشینه (لغت نامه دهخدا): بیشینه. [ن َ / ن ِ] (ص عالی، اِ مرکب) مقابل کمینه. (یادداشت مؤلف). || حداکثر. خانه ٔ چرب. دست پر. مقابل حداقل و دست کم. (یادداشت مؤلف). بیشترین مقدار ممکن. ماکزیمم. بزرگترین مقداری که یک کمیت متغیر در شرایط معین میتواند به آن برسد. بعضی ازکمیتهای متغیر بیشینه ندارد مثلاً مساحت مستطیلی که اضلاعش متغیر باشند بیشینه ندا ...ادامه مطلب...
  • بیشینه (فرهنگ عمید): بیشترین مقدار چیزی، بیشترین مقدار ممکن، حداکثر،
  • بیشینه (حل جدول): ماکزیمم
  • بیشینه (فرهنگ فارسی هوشیار): حداکثر، دست پر