tipo به فارسی | دیکشنری اسپانیایی - جدول یاب

tipo به فارسی دیکشنری اسپانیایی

tipo
  • معامله کردن، انتخاب کردن، شکاف دادن، ترکاندن، خشکی زدن پوست، زدن، مشتری، مرد، جوانک، شکاف، ترک، ف ک، کلا س، دسته، طبقه، زمره، جور، نوع، طبقه بندی کردن، رده، هماموزگان، رسته، گروه، مرد، شخص، ادم، مردکه، یارو، شخص، مرد، یارو، فرار، گریز، با طناب نگه داشتن، با تمثال نمایش دادن، استهزاء کردن، جیم شدن، گونه، نوع، قسم، جور، جنس، گروه، دسته، کیفیت، جنسی، (درمقابل پولی)، غیرنقدی، مهربان، مهربانی شفقت امیز، بامحبت، گونه، نوع، حروف چاپ، ماشین تحریر، ماشین کردن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر