improvisacin به فارسی | دیکشنری اسپانیایی

improvisacin
  • بدیهه گویی، بدیهه سازی، حاضر جوابی، تعبیه، ابتکار.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر