imaginarse به فارسی | دیکشنری اسپانیایی
imaginarse
-
خیال، وهم، تصور، قوه مخیله، هوس، تجملی، تفننی، علا قه داشتن به، تصور کردن، تصور کردن، پنداشتن، فرض کردن، انگاشتن، حدس زدن، تفکر کردن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.