hogar به فارسی | دیکشنری اسپانیایی

hogar
  • اجاق، اتشگاه، کانون، بخاری، منقل، اجاق، اتشدان، کف منقل، منزل، سکوی اجاق، کوره کشتی، خانه، منزل، مرزوبوم، میهن، وطن، اقامت گاه، شهر، بخانه برگشتن، خانه دادن (به)، بطرف خانه، خانه، سرای، منزل، جایگاه، جا، خاندان، برج، اهل خانه، اهل بیت، جادادن، منزل دادن، پناه دادن، منزل گزیدن، خانه نشین شدن، خانواده، صمیمی، اهل بیت، مستخدمین خانه، خانگی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر