workability به فارسی | دیکشنری انگلیسی

workability
  • امر عملی

  • کارپذیری

  • کارآیی

  • قابلیت کار کردن

  • کارپذیری

  • قابلیت روانی

  • خمیرواری

  • قابلیت کار

  • قابلیت کاربرد

  • ورزیدنی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری