winch به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
(در بافندگی) استوانه تارکشی نخ
-
(مک) دستگیره چرخ جراثقال
-
(م م) پیچ هر نوعماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود
-
هندل
-
باچرخیا دستگیره کشدن
-
دوار
-
گردان
-
جرثقیل دستی
-
جرثقیل کوچک