watch به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
پائیدن
-
دیدبان
-
پاسداری
-
کشیک
-
مدت کشیک
-
ساعت جیبی و مچی
-
ساعت
-
مراقبت کردن
-
مواظب بودن
-
بر کسی نظارت کردن
-
پاسداری کردن