warranty به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
پابندان
-
گارانتی
-
ضمانت
-
امر مورد تعهد یا تضمین
-
تضمین
-
تعهد
-
تعهدنامه- گارانتی-ضمانت - تضمین
-
تضمین کالا
-
تجویز، تعهدنامه، التزام، اجاره، ضمانت نامه ی کالا، تضمین
-
تعهد نامه، التزام، قول، تضمین کالا از نظر بی عیب و نقص بودن آن، گرونامه، وثیقه
-
ضمانت