up به فارسی | دیکشنری انگلیسی

up
  • بالا

  • روی

  • بالای

  • دربلندی

  • جلو

  • برفراز

  • سپری شده

  • سربالائی

  • برخاستن

  • بالارفتن

  • صعود کردن

  • ترقی کردن

  • بالا بردن یاترقی دادن بالا

  • در حال کار

  • بالا

  • فعال، در حال کار رو به بلا، بالا، در حال کار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری