tumid به فارسی | دیکشنری انگلیسی

tumid
  • (tumescent) بادکرده

  • آماس کرده

  • آماسیده

  • ورم کرده

  • متورم

  • ورقلنبیده

  • پرآب وتاب

  • مطنطن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر