tracer به فارسی | دیکشنری انگلیسی

tracer
  • ردیاب

  • نقشه کش

  • طراح

  • جستجو کننده

  • رسام

  • راهنما

  • ردیاب 1. ماده خارجی، معمولاً رادیواکتیو، که با ماده معینی مخلوط می شود تا مکان یا توزیع بعدی آن را بتوان اشکار کرد. 2. رشته ای با رنگ متمایز که برای شماسایی در عایق سیم یافته می شود.

  • ردیاب، مرور کننده

  • طراح، ردیاب، نقشه کش، رسام، پیرو، تعقیب کننده، پی جو

  • ردیاب

  • ردیاب

  • ماده ردیاب

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری