surveyor به فارسی | دیکشنری انگلیسی

surveyor
  • زمین پیما

  • مساح

  • نقشه بردار

  • بازبین

  • مبصر کلاس

  • پیمایشگر

  • مسّاح، نقشه بردار، کارشناس، ممیز، بازبین، ارزیاب، بررسی کننده، آمارگیر

  • نقشه بردار

  • آمارگیر

  • آمارگیر

  • مساح

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری