straggly به فارسی | دیکشنری انگلیسی

straggly
  • (بصورت نامرتب) پراکنده

  • آواره

  • متواری

  • پرت

  • دورافتاده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر