stem به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
ستاک
-
ساقه
-
تنه
-
میله
-
گردنه
-
دنباله
-
دسته
-
ریشه
-
اصل
-
دودمان
-
ریشه لغتقطع کردن
-
ساقه دار کردن
-
بند آوردن
-
ساقه گیاه
-
ساقه قسمت وارد شونده به سمت داخل حباب شیشه ای لامپ الکترونی که از آن پایه های سنگین نگهدارنده و بر قرار گننده ی ارتباط با الکترونها می گذرند.
-
ساقه.