snail به فارسی | دیکشنری انگلیسی
snail
-
(ج ش) حلزون
-
لیسک
-
نرم تن صدف دار
-
بشکل مارپیچ جلو رفتن
-
وقت تلف کردن
-
انسان یا حیوان تنبل وکندرو
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.