skill به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
چیره دستی
-
ورزیدگی
-
تردستی
-
مهارت
-
استادی
-
زبر دستی
-
هنرمندی
-
کاردانی
-
مهارت عملی داشتن
-
کاردان بودن
-
فهمیدن
-
مهارت
-
مهارت