size به فارسی | دیکشنری انگلیسی

size
  • اندازه

  • قد

  • مقدار

  • قالب

  • سایز

  • ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه

  • چسبزنی

  • آهارزدن

  • بر آورد کردن اندازه

  • آهار - آهار زدن - نمره نخ - اندازه - ابعاد - مقدار - جیره - به اندازه در آوردن

  • آهار

  • اندازه

  • اندازه، بزرگی، مرتبه، حجم

  • اندازه

  • اندازه

  • اندازه

  • چسب

  • اندازه - نگاه کنید به scale.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری