sick به فارسی | دیکشنری انگلیسی

sick
  • ناخوش

  • بیمار

  • ناساز

  • ناتندرست

  • مریض

  • مریض شدن

  • (سگ را) کیش کردن

  • جستجوکردن

  • علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده

  • برانگیختن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری