short به فارسی | دیکشنری انگلیسی

short
  • کوتاه

  • مختصر

  • قاصر

  • کوچک

  • باقی دار

  • کسردار

  • کمتر

  • غیر کافی

  • خلاصه

  • شلوار کوتاه

  • تنکه

  • یکمرتبه

  • بی مقدمه

  • پیش از وقت

  • ندرتا

  • کوتاه کردن

  • (برق) اتصالی پیدا کردن

  • کوتاه

  • کوتاه

  • فیلم‌ کوتاه‌

  • فیلم‌ کوتاه‌ 5 تا 20 دقیقه‌

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری