separation به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
جدائی
-
تفکیک جدائی
-
فراق
-
دوری
-
تفکیک
-
متارکه
-
انفصال
-
جداسازی
-
جداسازی، تفکیک
-
جداسازی
-
جدایی زاویه جداسازی بین کانالهای چپ و راست استریو، بر حسب دسی بل. مقدار مشابهی برای کانالهای جلو و عقب در سیستم چهار صدایی به کار می رود. هر چه جداسازی بر حسب دسی بل بیشتر باشد، جدایی بهتر است.
-
تفکیک، جداسازی
-
جداسازی
-
جداسازی
-
تفکیک
-
تفکیک، متارکه، جدایی، انفصال
-
جدایی
-
انفصال
-
جداشدگی
-
طبله