seat به فارسی | دیکشنری انگلیسی

seat
  • جا

  • صندلی

  • نیمکت

  • نشیمنگاه

  • مسند

  • سرین

  • کفل

  • مرکز

  • مقر

  • محل اقامت

  • جایگاه

  • نشاندن

  • جایگزین ساختن

  •  نشستن گاه

  • نشیمنگاه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری