scramble به فارسی | دیکشنری انگلیسی

scramble
  • بادست وپا بالارفتن

  • تقلا کردن

  • بزحمت جلو رفتن

  • تلاش

  • تقلا

  • کوشش

  • (تخممرغ) املت درست کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر