rout به فارسی | دیکشنری انگلیسی

rout
  • با پوزه کاویدن

  • جمع

  • گروه

  • بی نظمی و اغتشاش

  • بطور آشفته گریزاندن

  • کاملا شکست دادن

  • تار و مار کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر