return (s) به فارسی | دیکشنری انگلیسی

return (s)
  • برگشتن، مراجعه کردن، پس دادن، برگرداندن قرار یا احضاریه به دادگاه یا مقام مربوط، کالاهای مرجوعی، بازده سرمایه گذاری، اظهارنامه مالیاتی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر