retention به فارسی | دیکشنری انگلیسی

retention
  • نگهداری

  • نگاهداری

  • ابقا

  • ضبط

  • حافظه ابقا

  • نگهداری

  • حافظه - ضبط - ابقاء - نگهداری (در خود جای دادن) - نگاه داری

  • سپرده حسن انجام کار

  •  گیر ریتنشن، گیر گیر...‏

  • حفظ، نگاهدارى

  • نگهداشت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری