resource به فارسی دیکشنری انگلیسی
resource
-
وسیله
-
کاردانی
-
منبع
-
ممر
-
مایه
-
ابتکارمنبع
-
وسیله
-
منبع، وسیله
-
منبع، امکان، دارایی
-
وسیله- مایه- منبع
-
منبع- قسمت قابل اصلاح یک برنامه در مک اینتاش یا تحت میکروسافت ویندوز یا OS/2 که خود را از دستورالعمل های برنامه جدا می کند. منابع شامل فهرست، تصاویر و فونت هاست.
-
وسیله، منبع
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.