resort به فارسی | دیکشنری انگلیسی

resort
  • ملجا

  • پناهگاه

  • پاتوق

  • ملاقات مکرر

  • رفت و آمد مکرر

  • دوباره دسته بندی کردن

  • متشبث شدن به

  • متوسل شدن

  • در نظر گرفتن، متوسل شدن

  • مراجعه کردن، توسل جستن، مراجعه، توسل

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری