recovery به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
ترمیم
-
بهبود
-
بازیافتبهبودی
-
بازیافت
-
حصول
-
تحصیل چیزی
-
استرداد
-
وصول
-
جبران
-
بخودآئی
-
بهوش آمدن
-
بازیافت
-
بازیابی
-
بازیافت
-
آزاد سازی، بازیافت، بهبودی، ترمیم، بازیابی
-
بازیابی
-
بازگشت کردن
-
برگشت پذیری
-
جبران، جبران خسارت، دریافت خسارت، مبلغ حکم، اعاده تصرف، وصول، استرداد
-
برگشت
-
بازیافت
-
جبران
-
استحصال
-
بازیابی
-
بازگشت
-
بازیافت، بهبود ترمیم